انسان شناسی و فرهنگ

جنگل های بارانی

گاه توفان‌ها و گردبادها و دیگر عوامل باعث فرو افتادن برخی از درختان بلند جنگل‌های بارانی می‌شوند.

بخش بوم شناسی انسان شناسی و فرهنگ بر آنیم تا به پرسمان های محیط زیستی بپردازیم. بدیهی ست که در این مسیر از مسائل فرهنگی مرتبط با موضوع غافل نخواهیم شد. از این رو هر نوشتار شامل دو بخش است.

بخش نخست به معرفی و بررسی پروبلماتیک محیط زیست می پردازد، در بخش دوم رویکرد فرهنگی را لحاظ خواهیم کرد.

بخش نخست: رویکرد زیست محیطی
در جنگل های بارانی(Rain Forest) بیشترین تنوع گیاهی و جانوری مشاهده می شود. این جنگلها در مناطق گرمسیری از جمله آمریکای جنوبی و مرکزی، آفریقا، هندوستان، سری لانکا، ماداگاسکار و منطقه ی خاور دور قرار گرفته اند و بیشترین اکسیژن جو را تامین می کنند. امروزه با تخریب بالای این جنگل ها روبرو هستیم که 4 دلیل عمده می توان برای آن در نظر گرفت. نخست آنکه، کشاورزان جنگلهای بارانی را آتش می زنند تا از زمین آن به عنوان مزرعه استفاده کنند.

پس از کشت چند ساله در این مزارع، خاک آن ضعیف می شود و قدرت باردهی را از دست می دهد. از همین رو کشاورزان به سراغ جنگل های دیگر می روند. دوم آنکه برخی از کارخانه، جنگل های بارانی را می سوزانند و آنها را تبدیل به مراتعی برای چرانیدن دام ها می کنند. اما این چراگاه ها دیری نمی پاید که مواد غذایی خود را از دست می دهند و از این رو کارخانه ها به سراغ جنگل های دیگری می روند. سومین مورد، کارخانه های چوب بری و الوار سازی هستند.

بزرگترین ضربه به جنگل های بارانی را همین کارخانه های می زنند زیرا آنها درختان با چوب مرغوب و استحکام بالا را قطع می کنند حال آنکه سرعت رشد این درخت ها بسیار پایین است. چهارم آنکه هنگامی که یک درخت بزرگ در جنگل قطع می شود برای آنکه بتوان آن را از جنگل خارج کرد بسیاری از درختان دیگر هم از بین می روند. مشخصه های اساسی این جنگل های عبارتند از: انبوه گیاهان، درجه حرارت بالا، و بارش زیاد باران در طول سال. جنگل های بارانی از بیشترین تنوع زیستی در اکوسیستم برخوردار هستند. اگرچه آنها مساحتی کمتر از 7 درصد سطح زمین را به خود اختصاص داده اند .

یک هکتار از جنگل های بارانی گرمسیری، بیش از 600 نوع گیاه را شامل می شود.اما با هر درختی که توسط انسان ها قطع می شود توازن اکوسیستم به هم می خورد. جانوران بسیاری آشیان خود را از دست می دهند و یا آسیب می بینند. اما اگر درختی به طور طبیعی بر زمین بیفتد بسیاری از جانوران فرصت ترک آشیان خود را خواهند داشت.

در این حالت نور خورشید می تواند بر زیر سایبان بتابد و بنابراین گیاهان زیر سایبان مجال رشد می یابند. در جنگل های بارانی، درجه حرارت و میزان بارش باران باید در حد بالایی باشد، و در طول سال با یکدیگر متناسب باشند. جنگل هایی که چنین ویژگی هایی را دارا می باشند، بر روی خط استوا در جنوب و آمریکای مرکزی، آسیا، آفریقا، و استرالیا واقع شده اند.

بزرگترین جنگل های بارانی در جهان در جنوب آمریکا، منطقه ی وسیع و پر از درخت حوزه ی رود آمازون در برزیل و کشورهای همسایه می باشد. مساحت این منطقه بیش از 3.5 میلیون کیلومتر مربع است، که این میزان در حدود نیمی از کل جنگل های بارانی جهان را پوشش می دهد. در آسیا دو جنگل بارانی عظیم وجود دارد که یکی از آنها که از دیگری بزرگتر است در امتداد مجمه الجزایر مالایی قرار گرفته است که این منطقه جزایر بورنئو Borneo، سوماترا Sumatra، شبه جزیره مالایا و جمهوری فیلیپین را شامل می شود. از دیگر جنگل های بارانی مهم در آسیا می توان به جنگل هایی اشاره کرد که نخستین بار در گینه ی نو، و استرالیای شمالی دیده شد.

در آفریقا، بیشتر جنگل های بارانی در امتداد کرانه ی آتلانتیک و حوزه ی رودخانه ی کونگو قرار گرفته اند. در نیم کره ی شمالی و جنوبی، مناطق کوچکی از جنگل های بارانی معتدل دیده می شوند که در امتداد کرانه هایی با بارش و رطوبت بالا و زمستان های معتدل قرار گرفته اند. برای نمونه چنین جنگل های بارانی معتدلی در کرانه ی شمال غربی اقیانوس آرام ایالات متحده ی آمریکا و جنوب غربی کانادا می باشند. جنگل های بارانی عموما گرم و مرطوب هستند.

میانگین دمای سالانه ی آن 25 درجه ی سانتیگراد است. دما در نزدیکی خط استوا در طول سال تفاوت اندکی می کند، بنابراین دمای جنگل های بارانی تقریبا در طول سال یکسان می باشد. میانگین پایین ترین دما در حدود 18 درجه ی سانتیگراد است. جنگل های بارانی در مناطقی که دما تا صفر درجه ی سانتیگراد پایین می آید شکل نمی گیرد چراکه گیاهان بومی و حیوان ها با جنگلهای تغییر ناپذیر تطابق نمی یابند. دما در جنگل های بارانی نه تنها به فاصله ی آن از خط استوا بستگی دارد بلکه تحت تاثیر ارتفاع نیز قرار می گیرد. با افزایش ارتفاع، دمای شبانه به شکلی محسوس افزایش می یابد.

این تغییر و تنوع در دما بر اکولوژی جنگل تاثیر می گذارد. ریزش سالانه ی باران در جنگل های بارانی می تواند از 1.8 میلیمتر تا 9.0 متر در نوسان باشد. آنچه که مشخصه ی یک جنگل بارانی واقعی ست، توزیع ریزش باران در طول سال است- هیچ فصل خشکی در جنگل های بارانی وجود ندارد. در این جنگل ها هر ماه، در حدود 100 میلیمتر باران می بارد.

اگر زمانی جنگل های بارانی با دوره های خشکسالی روبرو شود این دوره ها معمولا کوتاه مدت و یا پیش بینی ناپذیر بوده اند. در بسیاری از اقلیم ها، بخار آب باران به مناطق دور می رود و به صورت باران در آن مناطق فرود می آید، اما در جنگل های بارانی نزدیک به 50 درصد از بارش باران حاصل تبخیرهای محلی ست. هوای مرطوب و گرمی که اطراف جنگل های بارانی را در بر گرفته است، محیط زیست را تشکیل می دهد که مانع از خروج آب زیاد از آن منطقه می شود.

آب باران جنگل های بارانی به 3 شکل در می آید؛ حجم زیادی از این آب توسط برگها و شاخه های درختان گرفته می شود. مقداری از آن از برگها و ساقه ی درختان به پایین فرو می ریزد و به زمین می رسد. اما درصد بالایی از این آب تبخیر می شود و به شکل قطرات ریزی در هوای مرطوب معلق می ماند. با وزش ملایم نسیم این قطرات ریز آب به طبقات بالاتر جو می روند و در آنجا سرد می شوند و ابرها را تشکیل می دهند. وقتی که مقدار قطرات وارد شده در جو به میزان مناسبی رسید فشرده و متراکم می شوند و به صورت قطرات باران بر زمین فرو می ریزند و این چرخه ادامه می یابد.

برخلاف انبوه بیشه زارها که در جنگل های بارانی وجود دارد خاک این جنگل ها از نظر مواد مغذی و لازم که می باید توسط ریشه ی گیاهان جذب گردد ضعیف است. علت این کمبود مواد معدنی نیز آن است که مقدار زیادی از این املاح توسط باران های شدید جنگل های بارانی و دمای بالای آن ها از بین می رود. برای جبران ضعف خاک، بسیاری از درختان گرمسیری مواد مغذی که در خاک موجود است جذب می کنند و در بافتهای زنده شان نگهداری می کنند.

برخلاف آنچه در جنگل های بارانی روی می دهد در جنگل های گرمسیری، خاک های غنی جنگل های گرمسیری بهتر می توانند مواد مغذی را در خود ذخیره کنند و از این رو خاک غذای مورد نیاز درختان را برای آنها فراهم می سازد. زمانی که عمر درختان جنگل های گرمسیری به پایان می رسد، مواد غذایی از طریق تجزیه وارد خاک می شوند و خاک این جنگل مانند صندوقی مواد غذایی در خود حفظ می کند، حال آنکه در جنگل های بارانی، مواد خوراکی به سرعت توسط دیگر موجودات زنده جذب و مصرف می شوند.

ساختار جنگل های بارانی به دلیل لایه های بیشمار گیاهی از سایر جنگل ها متمایز می گردد. سه لایه در جنگل های بارانی وجود دارد: لایه ی پایین ، لایه ی میانی ، لایه ی بالایی. لایه ی پایینی آن یعنی ، از گیاهان بوته ای مانند زنجفیل وحشی و نهال ها و درختان کوچک تشکیل شده است. تنها دو درصد از نور خورشید توسط بخشهای بالایی درختان جذب می شود بنابراین گیاهان در لایه ی پایینی با چنین شرایطی تطابق می یابند.

بسیاری از این برگ ها در پشت خود رنگ قرمز گرفته اند تا از این طریق بتوانند اندک نوری را که به بخش پایینی جنگل می رسد جذب کنند. این رنگ قرمز آن ها را قادر می کند تا بیش از برگ های سبز، انواع نورها با طول موج های گوناگون را دریافت نمایند. بر فراز این لایه و در زیر سایبان لایه ی میانی قرار گرفته که شامل درختانی با اندازه ی متوسط و بوته ها می باشد. لایه ی بالایی سایبان canopy نام دارد که در آن نوک درختان لایه ی پیوسته ای را تشکیل می دهد.

چنین لایه ای می تواند آب باران و نور خورشید را محصور کند. ارتفاع و بلندی سایبان از منطقه ای به منطقه ی دیگر و از جنگلی به جنگل دیگر متفاوت می شود و این میزان از 20 تا 50 متر در تغییر است. این بوته زارها و بیشه زارها سرشار از زندگی و پویایی هستند، و پژوهشگران جنگل برای دستیابی به این اکوسیستم رمزآلود روش های بومی را توسعه بخشیده اند. پژوهشگران از بالن های هوای داغ، کابل ها، سکوها، برج ها، و حتی ربات هایی استفاده می کنند تا میلیون ها گونه ی گیاهی و جانوری ای را که آشیان هایشان را بر فراز بلندی می سازند مورد مطالعه قرار دهند.

از حوادث طبیعی دیگر که در جنگل های بارانی رخ می دهد فرو افتادن درختها را می توان نام برد که این اتفاق ساختار منظم جنگل های بارانی را به هم می زند. درختها در جنگل های بارانی غالبا توسط گیاهان بالا رونده و ساقه های پیچان به یکدیگر متصل می شوند، و از این رو افتادن یکی از درختها می تواند موجب فشار آوردن و بر زمین انداختن سایر درختان گردد. در نتیجه ی این اتفاق راه ورودی برای نور خورشید به جنگل ایجاد می شود و گیاهان و جانوران جدیدی در این منطقه مجال رشد می یابند. رخدادهای دیگری نیز ممکن است در سایبان جنگل فضاهای گشوده ی وسیع تری را ایجاد کنند، از جمله ی آنها می توان به کمربند گردبادهای کاراییبhurricane belt in the Caribbean و کمربند طوفان در امتداد کرانه ی غربی اقیانوس آرام اشاره کرد که بدین ترتیب وزش بادهای مرتفع و طوفان ها سهمگین، صدها درخت را هر چند دهه یکبار بر زمین می اندازند.

در مقیاسی خرد، گیاهان جنگل های بارانی در حوزه ی رودخانه ی کونگو در آفریقا، خوراک متداول پستانداران بزرگ از جمله فیل ها را تشکیل می دهند. دانشمندان بر این باورند که این دخالت های طبیعت و به دنبال آن نوزایی جنگل، در واقع فرایندهایی حیاتی ست که موجب پدید آمدن جنگل هایی متنوع و سالم می شود. در واقع جنگل های بارانی یکی از کهن ترین اکوسیستم های موجود بر روی زمین هستند. به همین دلیل هم این اکوسیستم دارای تنوع گیاهی و جانوری بی نظیری ست که برخی از آن ها کاملا بومی جنگل های بارانی هستند.

نکته ی جالب آن است که اگر چه گونه های بیشماری در این جنگل ها وجود دارد با این حال باز هم، یکپارچگی این جنگل ها در یک شکل کلی ترحفظ شده است. اغلب درختان جنگل های بارانی ارتفاع زیاد و تنه ی باریکی دارند. استثنا در این زمینه را می توان درخت های ضخیم نخل دانست که در جنگل های بارانی بسیار دیده می شوند حال آنکه در جنگل ها به ندرت یافت می شوند.


بخش دوم: رویکرد اقتصادی و فرهنگی
جنگل های بارانی به شکلی شگفت انگیز در منابع طبیعی غنی هستند- به ویژه در چوب، مواد معدنی و نفت خام- که این ها در بازار جهانی به قیمت بالا به فروش می رسند. درختان این جنگل ها به دلیل دوام وزیبایی شان از بهای بالایی برخوردارند. برای بسیاری از کشاورزان و مزرعه داران، جنگل های بارانی منابع خوبی برای چرای دام ها و یا زمین های کشاورزی محسوب می شوند. همچنین این جنگل ها آشیان مناسبی برای برخی از حیوانات عجیب از جمله طوطی های رنگارنگ و یا میمون ها هستند، حیواناتی که با قیمت های بالا در بازار جهانی به فروش می رسند. از سوی دیگر تنوع بسیار بالای انواع موجوداتی که در این جنگل ها دیده می شود این جنگل ها را به مکان پرارزشی برای دستیابی به گیاهان دارویی و یا محصولات کشاورزی تبدیل کرده است.

امروزه پروژه های پژوهشی چند ملیتی در حال بررسی گیاهان جنگل های بارانی به عنوان درمانی برای بسیاری از بیماری ها که از مهمترین آن ها می توان به سرطان و ایدز اشاره کرد هستند. شاید بتوان گفت که بزرگ ترین دستاورد جنگل های گرمسیری، نگهداشت نظام های محافظتی حیات زمین است. این سرویس های محیطی بنیادی، مواد غذایی لازم از جمله نیتروژن و فسفور را به گردش در می آورند، دی اکسید کربن را از هوا جذب و دما را تنظیم می کنند. اقتصاد دانان میانگین ارزش خدمات محیط زیستی تامین شده توسط یک هکتار از جنگل های بارانی کاستا ریکا Costa Rican را بین 1300 تا 2700 دلار بیش از سودی که اغلب کشاورزان با تبدیل زمین به چراگاه ها، زمین های کشاورزی و یا کاشت درختان عایدشان می شود برآورد کرده اند.

درباره ی اقوام بومی جنگل های بارانی می توان به بومیان آفریقا، بورنئو، پوپوآی گینه ی نو، مردم آمریکای جنوبی اشاره کرد. اغلب جنگل های بارانی گرمسیری آشیانه ی هزاران ساله ی اقوام بومی است که برای تامین معیشت خود به این جنگل ها وابسته بوده اند. بسیاری از این بومیان در اعماق جنگل ها زندگی می کردند، مکان هایی که تا امروز هم دستیابی به آنها جز از طریق مسیر رودخانه ممکن نیست. انسان شناسان بر این باورند که در حدود یک هزار فرهنگ بومی در جنگل های بارانی سرتاسر جهان زندگی می کنند. در میان بسیاری از گروه های کوچک می توان به یانومامو Yanomamo، آشانینکا Ashaninka، کایاپو Kayapo در آمریکای جنوبی اشاره کرد. اگرچه هر یک از گروه ها دارای فرهنگ و آداب و رسوم متفاوتی است اما در وابستگی به محل زندگی شان که همان جنگل های بارانی می باشد با یکدیگر شباهت فراوان دارند.

اقوام بومی غالبا پیچ و خم های زندگی در جنگل را به خوبی می دانند و دانش بومی آنها که شامل استفاده های پزشکی از انواع گیاهان، دانش مربوط به سایر جانداران، الگوهای بارش باران و غیره که به صورت شفاهی از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد، از سطح بسیار بالایی برخوردار است. بسیاری از مردم بومی میوه های جنگلی، دانه ها، هیزم، مواد مورد نیاز برای خانه سازی، و گوشت شکار را از جنگل های بارانی جمع آوری می کنند. بسیاری هم در مقیاس اندکی برای تهیه ی غذا و گیاهان دارویی به کشاورزی وابسته اند.

با استفاده از تکنیکی به نام زراعت گردشی shifting cultivation، بسیاری از بومیان زمین ها را شخم می زنند و آنها را به زمین هایی برای کشت محصول (غذا و دارو) تبدیل می کنند. گاهی هم بومیان با آتش زدن جنگل ها، زمین ها را پاک سازی می کنند. با این روش کشاورزی ، فرایند پاک سازی آسان تر و مواد مغذی در خاک سریع تر آزاد می شوند. از آن جایی که خاک جنگل های بارانی از نظر مواد غذایی ضعیف است، محصولات باغات پس از چندین سال به شکل چشم گیری کاهش می یابند، تا جایی که باغ متروکه می شود، و قطعه های زراعتی پاک و دوباره گیاه کاری می شوند. این روش کشاورزی هزاران سال است که مورد قبول و اعتماد بومیان جنگل های بارانی ست. بدین ترتیب جنگل های بارانی با این شیوه آسیبی نمی دیدند، زیرا این جنگل ها نسبت به جمعیت قبایل بومی آنقدر پهناور هستند که این میزان استفاده به آنها ضرری وارد نمی کند. اما در نیمه ی دوم قرن 20 به دلیل مهاجرت مستعمران به منطقه، تعداد قبایل بومی افزایش چشمگیری یافت. این قبایل متوجه زمین های به ظاهر بکر و اشغال نشده گشتند و تحدیدی جدی برای بقای اقوام بومی و سکونتگاه هایشان در جنگل های بارانی شدند. قطع درختان برای الوار سازی، بهره برداری از معادن، استخراج نفت و گاز، تا حد زیادی اندازه ی جنگل های بارانی سرتاسر جهان را کاهش دادند، و زمانی که مساحت جنگل ها کاهش یابد، مردم بومی مجبور می شوند برای مقدار زمین محدودی که برایشان باقی مانده است به رقابت بپردازند.

در چنین محیط زیست رقابتی ای، حتی همان شیوه ی متداول و پایدار کشاورزی بومی که در گذشته خللی بر جنگل وارد نمی کرد، می تواند آسیب های جدی به اکوسیستم جنگل های بارانی وارد سازد. علی رغم ارزش بالایی که جنگل های بارانی در بسیاری از جهات دارند با این حال با سرعت بالایی در حال تخریب شدن هستند. برخی از دانشمندان تخمین زده اند که در آغاز دهه ی 90، جنگل های گرمسیری با آهنگ 28 هکتار در دقیقه یا به عبارتی 14 میلیون هکتار در هر سال نابود می شوند.

تنها در سه دهه ی گذشته، در حدود 5 میلیون کیلومتر مربع یا به عبارتی 20 درصد از کل جنگل های گرمسیری دنیا از بین رفته اند. در نتیجه ی این جنگل زدایی، بسیاری از گونه های گیاهی و جانوری نیز منقرض می شوند، زیرا این گونه ها خارج از جنگل های بارانی قادر به ادامه ی حیات نیستند. دلایل جنگل زدایی از مکانی به مکان دیگر متغیر است اما برخی از الگوها در میان همه ی جنگل ها مشترک هستند، از آن جمله می توان به شرکت های الوار سازی اشاره کرد که درجستجوی چوب های مرغوب درختان را قطع می کنند، و یا شرکت هایی که به دنبال نفت هستند و سایر موارد اشاره کرد.

از سال های 1970، شماری سازمان های ملی و بین المللی برای ارتقاء محافظت از جنگل های بارانی تاسیس شده اند که این تعداد در حال افزایش نیز می باشد. در سال های اخیر دو رویکرد عمده برای محافظت از جنگل های بارانی گرمسیری به کار می رود: نخست، نگهداری و حفاظت جدی و دوم توسعه ی پایدار. برای نمونه مناطق محافظت شده در ذیل دسته ی نخست قرار می گیرد. از سویی محافظت از این مناطق قیمت زیادی در پی خواهد داشت. اجتماعاتی که در نزدیکی جنگل های بارانی زندگی می کنند، برای غذا و هیزم خود به این جنگل ها وابسته اند.

بنابراین هنگامی که در استفاده از این منابع محدود می شوند، برای برطرف کردن نیازهای خود و خانواده شان با مشکل جدی روبرو می شوند. برای کمرنگ کردن این اثرات، برنامه هایی بر مبنای جامعه مدون شده اند که انتخاب های اقتصاد پایداری می باشند و می توانند به جای استفاده های مخرب از زمین ها و یا برداشت محصول در دستور کار قرار بگیرند.

یکی از راه های جایگزینی می تواند الوار سازی پایدار جنگل های بارانی باشد که در این روش درخت ها با دقت فراوان برای قطع شدن گزینش می شوند، تا کمترین تاثیر بر اکوسیستم جنگل وارد آید. یکی دیگر از راه هایی که می توان به جای تخریب جنگل های بارانی در نظر داشت، درو و برداشت و سپس فروش پایدار محصولات جنگل های بارانی ست، محصولاتی از جمله دانه های گیاهی نخل های خرما که دانه های روغنی تاگوآ tagua nuts و دانه های روغنی برزیل نامیده می شود.

منبع دیگر درآمد برای بومیان می تواند جستجوی آنها برای یافتن گیاهان دارویی باشد. در سال های اخیر پرورش نوعی پروانه ی بسیار زیبا متداول شده است. بومیان از فروش این پروانه که در بازار جهانی با قیمت خوبی به کشورهای اروپایی فروخته می شود امرار معاش می کنند. همچنین اکوتوریسم یا طبیعت گردی با بر جای گذاشتن کمترین آثار مخرب بر جنگل های بارانی می تواند منبع مالی مناسبی برای بومیان محسوب گردد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا